کاش آسمان حرف کویررامی فهمید واشک خودرانثار گونه های خشک او مکرد. کاش واژه حقیقت آنقدر با لبهاصمیمی بودکه برای بیانش به شهامت نیازی نبود.کاش دلها آنقدرخالص بودندکه دعاها قبل از پایین آمدن دستهامستجاب میشد. کاش شمع حقیقت٬ محبت رادرتقلای بال وپرسوزپروانه می دیدواورا باور می کرد. کاش مهتاب با کوچه های تاریک شب آشناتر بود.کاش بهار آنقدر مهربانتر بود که باغ را به دست خزان نمی سپرد. کاش فریادها آنقدر بی صدابود که حرمت سکوت نمی شکست.کاش در قاموس غصه ها شکوه لبخند در معنی اشک گم نمی شد. وآخر کاش مرگ............
نظرات شما عزیزان: