سرپناه من شد ...حریم امن چشمهای تو ....
اینروزها بی سرپناه ....ازنگاه هر غریبی ...میشكنم ... می هراسم
گاه در تنهائی های خود می اندیشم ...چه شد كه تو را پناه خود دانستم ...در حالی كه مدتهاست
بی پناهم ....بی تو ....بی عشق تو ...بی هُرم داغ نفسهای تو ....
چه شد كه دلت آمد نمانی كنار این همه دلدادگی ...محبوبم
خدایا ........گرفتی اش ..... كاش مرا قدری فراموشی میهمان بود
نظرات شما عزیزان:
تاریخ: 27 / 2 / 1390برچسب:پناه,
ارسال توسط ★ --❤رحمت الله❤--★
آخرین مطالب